10-09-2015، 04:40 PM
مجید خراطها خدا کاری بکن
دارم از غصه میمیرم خدا کاری بکن اینبار
که دستای ظریفش رو تو دستام حس کنم یکبار
خدا کاری بکن اینبار خدای مهربون من
زبونم بند اومد ای وای کجا رفت هم زبون من
خدا کاری بکن مردم خدا اونم دلش تنگه
اگه میگه مهم نیستم با حسش داره میجنگه
اگه میگه تو فکرم نیست میخواد بیشتر پیشش باشم
درسته اون ولم کرده دلیل اشک چشماشم
خدا کاری بکن، اون رفت.. ازت می خوام که برگرده
اینبار قدرش رو می دونم اگرچه اون ولم کرده..
خدا بگو که برگرده.....
خدا کاری بکن زودباش خدا اون دیگه تنها نیست
خدا بهش بگو مردم چرا عین خیالش نیست؟
خدای مهربون من دلت میاد که تنها شم؟
بره عشقم تک و تنها.. تا کی دلواپسش باشم؟
خدا کاری بکن زودباش خدا صبرم همین قدر بود
بگو حرفاشو بخشیدم.. بگو گنجایشم کم بود
بگو تقصیر من بوده.. بگو حق داره، می دونم
بگو به فکر جبرانه.. بگو قدرشو می دونم
بگو دیگه غرورش مرد.. میخواد پیش تو برگرده
بگو سختیه این روزا اون و از راه بدر کرده
خجالت میکشم از اون.. بگو چیزی نگه اومد
خدا پادرمیونی کن شاید از من خوشش اومد
......
خداصبرم بده
دارم از غصه میمیرم خدا کاری بکن اینبار
که دستای ظریفش رو تو دستام حس کنم یکبار
خدا کاری بکن اینبار خدای مهربون من
زبونم بند اومد ای وای کجا رفت هم زبون من
خدا کاری بکن مردم خدا اونم دلش تنگه
اگه میگه مهم نیستم با حسش داره میجنگه
اگه میگه تو فکرم نیست میخواد بیشتر پیشش باشم
درسته اون ولم کرده دلیل اشک چشماشم
خدا کاری بکن، اون رفت.. ازت می خوام که برگرده
اینبار قدرش رو می دونم اگرچه اون ولم کرده..
خدا بگو که برگرده.....
خدا کاری بکن زودباش خدا اون دیگه تنها نیست
خدا بهش بگو مردم چرا عین خیالش نیست؟
خدای مهربون من دلت میاد که تنها شم؟
بره عشقم تک و تنها.. تا کی دلواپسش باشم؟
خدا کاری بکن زودباش خدا صبرم همین قدر بود
بگو حرفاشو بخشیدم.. بگو گنجایشم کم بود
بگو تقصیر من بوده.. بگو حق داره، می دونم
بگو به فکر جبرانه.. بگو قدرشو می دونم
بگو دیگه غرورش مرد.. میخواد پیش تو برگرده
بگو سختیه این روزا اون و از راه بدر کرده
خجالت میکشم از اون.. بگو چیزی نگه اومد
خدا پادرمیونی کن شاید از من خوشش اومد
......
خداصبرم بده
مـا گذشتیم و گذشت آنچه تو با مـا کردی...
تــــو بمــان و دگــران.. وای بحـال دگــــران...