[ساری جون]

آره این دور ازجونت تو سردخونه کارمیکنه دوراز جونه داداشه گلم محمد

[Fa Ti]

کی ساری؟

[0212]

ميخوام ببينم مريض شديم تو كدوم بيمارستان برم اين باشه دو تا آمپول بزنه درونمان والا

ميدونم ميشكني واسه همين نميام جانم مگه مريضم خودمو بكشم تو خيلي قاتلي قالتاق ندونمه

سارينا فهميد والا مريضيم شايد خدا خواست رفتيم زير دستش خخخخخخخخ

نكه فاطي تو نيستي بيكار
تو مرده شور خونه كار نميكنه؟ اوفففففففففففف خخخخخخخخخخخخخخخخخ

[Fa Ti]

چقدر مینویسی محمد بیکااااااااااار

[0212]

آره این دور ازجونت تو سردخونه کارمیکنه دوراز جونه داداشه گلم محمد

سارينا ب مامانم بگم بهم گفتي اين زنه تو سرد خونه كار ميكنه؟ خيلي قاطيه ها تيكه ات ميكنه يه گيسي ازت ميكشه ك دفعه ديگه ب قول خودش "مُربه" نزني برام

مربه يعني چيز بد پيش بيني كردن

[ساری جون]

خدانکنه داداشی انشالا زنده باشی دعوتمون کنی ارسنجون عروسییییییییت ارسنجونی یا خرامه؟
فاطی نزن تو ذوق بچه
مرغ عشقات بزرگ شدن خخخخخ نازن

[ساری جون]

محمد از اول گفتم دور از جونت خدانکنه چیکار ب جوون مردم دارم انشالا ک سالمو زنده باشی
میدونم مربه چیه شیرازیما

[Fa Ti]

محمد هرچه دل تنگت میخواهد بنویس

[ساری جون]

ن خدایی محمد آواتار فاطی دور از جون فاطی گلم البته
انگار از تو گور دررفته خدایی نگاش کن آدم یاد فیلم شهرمردگان میفته وای ک چقد بچگیام از این فیلمه میترسیدم

[0212]

خوب فاطي ميپرسين من ج ميدم چيكار كنم يه قديقه هم مياي فاطمه دم در نشسته كه بگه چقد مينويسي خودت چقد مينويسي فاطمه دنباله دار والا ج دنباله ميدي همش

متشكر سارينا خخخخخخ خرامه ام تشريف بياوريد ب زنم بگم اينا كي اند؟

خخخخخخخ

هي خدا بگم از ننه اين مرغ عشقا نگذره...از بس اين ننشون دورشون گشت و تر تميز بزرگشون كرد من نتونستم بيارمشون بيرون تميزشون كنم حالا همشو ازم ميترسن مرغ عشق قبليه بابا فقط تخم ميگذاشت روش مينشست جوجه كه ميشد خدافظ... درست جمعشون نميكرد اينم با اين كه پيره يخلي قشنگ جمعشون كرد واسه جوجه ها خحوب بود واسه من نه خواستم يكيشون دستي كنم ك همشون ميترسن حالا زده به سرم كه بال اوني ك ميخوام دستي كنم بچينم اگه نشد هم ب درك سري بعدي....

اينا عكساشون الان ميزازم جانم