18-05-2015، 10:17 AM
شهروند: ٢ مرد که متهم به آزار و اذيت دختري دانشجو در پارک چيتگر هستند، صبح روز سه شنبه در مقابل قاضي «سعيد احمد بيگي» بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران اعترافات عجيبي داشتند.
جريان از اين قرار است که دختر دانشجو و نامزدش وقتي براي تفريح به پارک چيتگر رفتند، هرگز تصور نميکردند سرنوشتي شوم در کمينشان است.
٢٩ بهمن ماهسال گذشته بود، عقربهها ساعت 09:30 شب را نشان ميداد که دختر و پسري در انتهاي پارک چيتگر درحال قدم زدن بودند. غافل از اينکه ٢ مرد ناشناس از لابهلاي درختان پارک آنها را تحت نظر گرفته، به راه رفتنشان ادامه ميدادند.
چند دقيقه بعد پسر جوان براي رفتن به سرويس بهداشتي نامزدش را تنها گذاشت و اين فرصت، آغازي براي اجراي سناريوي هولناک ٢ مرد ناشناس بود. دختر جوان درحاليکه پشت درختهاي پارک چيتگر در انتظار نامزدش ايستاده بود سايه مرد ميانسالي را که به سمتش نزديک ميشد، احساس کرد.
مرد مرموز از دخترک پرسيد: « اينجا چه ميکني؟» دختر وحشتزده درحاليکه در تاريکي پارک جنگلي چشم به راه بازگشت نامزدش بود، گفت: «براي ورزش با نامزدم به اينجا آمدهام.»
مرد ناشناس درحاليکه خودش را مامور نيروي انتظامي معرفي ميکرد از دخترک خواست براي روشن شدن اين موضوع بايد با او همراه شود. همزمان با اين ماجرا، نفر دوم اين سناريو از پيش طراحيشده، از راه رسيد.
همدست مرد ميانسال در تاريکي جنگل چيتگر از طريق علامتهايي که دوستش با نور موبايل به او نشان ميداد بلافاصله به آنها پيوست. دختر جوان درحالي که ترسيده بود به ناچار با آنها همراه شد، اما هرگز تصور نميکرد به جاي حرکت به سمت در ورودي پارک، او را به عمق جنگل چيتگر ببرند. چند دقيقه بعد ورق برگشت و ٢ مرد ناشناس با بيهوش کردن دخترک، نيت شومشان را اجرايي کردند.
دختر دانشجو وقتي به هوش آمد تنها تصويري سياه مقابل چشمانش بود و بلافاصله با مراجعه به پليس آگاهي درخواست کرد تا اين ٢ مرد مرموز دستگير شوند. در تحقيقات اوليه کارآگاهان هيچ ردپايي از مردان ناشناس بر جا نمانده بود. تا اينکه در بررسيهاي بيشتر مشخص شد شب حادثه گوشي تلفن دخترک توسط اين ٢ مرد به سرقت رفته است. با دستور بازپرس احمد بيگي تحقيقات براي دستگيري متهمان آغاز شد تا اينکه مردي ٤٢ ساله به همراه پسري ٣٢ ساله دستگير شدند.
متهمان در مقابل قاضي پرونده، ادعاي تعرض را رد کردند و گفتند: « آن شب يک دختر و پسر را در پارک چيتگر ديديم که درحال قدم زدن بودند. ناگهان فکري شيطاني به ذهنمان رسيد. وقتي پسر جوان، دختر را تنها گذاشت از فرصت استفاده کرديم و با معرفي خودمان بهعنوان مامور، او را به محل خلوتي برديم.»
متهم رديف اول اين پرونده گفت: «من راننده آمبولانس هستم و آن شب قرار بود با مترو به کرج برويم، هرگز قصد چنين کاري را نداشتم اما وقتي به پارک چيتگر رسيديم اين فکر شيطاني به ذهنم رسيد، اما وقتي دخترک را به منطقهاي خلوت در پارک چيتگر برديم، ابتدا دستم را روي بيني و دهانش قرار دادم تا بيهوش شود. اما همان لحظه ترسيديم و پشيمان شديم، فقط گوشي تلفن همراهش را برداشتيم و متواري شديم. با دستور قاضي «احمد بيگي» تحقيقات براي روشن شدن زواياي مبهم پرونده و ادعاي ٢ مرد متهم ادامه دارد.
جريان از اين قرار است که دختر دانشجو و نامزدش وقتي براي تفريح به پارک چيتگر رفتند، هرگز تصور نميکردند سرنوشتي شوم در کمينشان است.
٢٩ بهمن ماهسال گذشته بود، عقربهها ساعت 09:30 شب را نشان ميداد که دختر و پسري در انتهاي پارک چيتگر درحال قدم زدن بودند. غافل از اينکه ٢ مرد ناشناس از لابهلاي درختان پارک آنها را تحت نظر گرفته، به راه رفتنشان ادامه ميدادند.
چند دقيقه بعد پسر جوان براي رفتن به سرويس بهداشتي نامزدش را تنها گذاشت و اين فرصت، آغازي براي اجراي سناريوي هولناک ٢ مرد ناشناس بود. دختر جوان درحاليکه پشت درختهاي پارک چيتگر در انتظار نامزدش ايستاده بود سايه مرد ميانسالي را که به سمتش نزديک ميشد، احساس کرد.
مرد مرموز از دخترک پرسيد: « اينجا چه ميکني؟» دختر وحشتزده درحاليکه در تاريکي پارک جنگلي چشم به راه بازگشت نامزدش بود، گفت: «براي ورزش با نامزدم به اينجا آمدهام.»
مرد ناشناس درحاليکه خودش را مامور نيروي انتظامي معرفي ميکرد از دخترک خواست براي روشن شدن اين موضوع بايد با او همراه شود. همزمان با اين ماجرا، نفر دوم اين سناريو از پيش طراحيشده، از راه رسيد.
همدست مرد ميانسال در تاريکي جنگل چيتگر از طريق علامتهايي که دوستش با نور موبايل به او نشان ميداد بلافاصله به آنها پيوست. دختر جوان درحالي که ترسيده بود به ناچار با آنها همراه شد، اما هرگز تصور نميکرد به جاي حرکت به سمت در ورودي پارک، او را به عمق جنگل چيتگر ببرند. چند دقيقه بعد ورق برگشت و ٢ مرد ناشناس با بيهوش کردن دخترک، نيت شومشان را اجرايي کردند.
دختر دانشجو وقتي به هوش آمد تنها تصويري سياه مقابل چشمانش بود و بلافاصله با مراجعه به پليس آگاهي درخواست کرد تا اين ٢ مرد مرموز دستگير شوند. در تحقيقات اوليه کارآگاهان هيچ ردپايي از مردان ناشناس بر جا نمانده بود. تا اينکه در بررسيهاي بيشتر مشخص شد شب حادثه گوشي تلفن دخترک توسط اين ٢ مرد به سرقت رفته است. با دستور بازپرس احمد بيگي تحقيقات براي دستگيري متهمان آغاز شد تا اينکه مردي ٤٢ ساله به همراه پسري ٣٢ ساله دستگير شدند.
متهمان در مقابل قاضي پرونده، ادعاي تعرض را رد کردند و گفتند: « آن شب يک دختر و پسر را در پارک چيتگر ديديم که درحال قدم زدن بودند. ناگهان فکري شيطاني به ذهنمان رسيد. وقتي پسر جوان، دختر را تنها گذاشت از فرصت استفاده کرديم و با معرفي خودمان بهعنوان مامور، او را به محل خلوتي برديم.»
متهم رديف اول اين پرونده گفت: «من راننده آمبولانس هستم و آن شب قرار بود با مترو به کرج برويم، هرگز قصد چنين کاري را نداشتم اما وقتي به پارک چيتگر رسيديم اين فکر شيطاني به ذهنم رسيد، اما وقتي دخترک را به منطقهاي خلوت در پارک چيتگر برديم، ابتدا دستم را روي بيني و دهانش قرار دادم تا بيهوش شود. اما همان لحظه ترسيديم و پشيمان شديم، فقط گوشي تلفن همراهش را برداشتيم و متواري شديم. با دستور قاضي «احمد بيگي» تحقيقات براي روشن شدن زواياي مبهم پرونده و ادعاي ٢ مرد متهم ادامه دارد.