25-05-2018، 03:16 PM
میکند روز سیه بیگانه یاران را ز هم
خضر در ظلمات میگردد ز اسکندر جدا
خضر در ظلمات میگردد ز اسکندر جدا
کلمات کلیدی |
مشاعره شعر |
مشاعره
|
||||||||||||||||||||||||||||||
25-05-2018، 03:38 PM
ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن
در گوشه ی میخانه هم ما را تو پیدا می کنی
25-05-2018، 05:44 PM
در معرکه عشق، دلیرانه متازید
بر صفحه دریا نتوان مشق شنا کرد!
25-05-2018، 06:06 PM
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
25-05-2018، 11:29 PM
روزه می گیرم، ولی یادت خرابش می کند
سرکه می ریزم، ولی عشقت شرابش میکند
26-05-2018، 01:35 PM
یک سبد بابونه را با بوسه اهدا می کنم
قلب رنجور و دلم را با تو احیا می کنم
26-05-2018، 08:02 PM
مي يابم از خود حسرتي باز از فراق کيست اين
آماده ي صد گريه ام از اشتياق کيست اين
26-05-2018، 10:56 PM
نیمهشب شد، شب خودش هم مدتی خوابیده است
من به یادت ماهِ من،گریان و بیدارم هنوز
|