06-06-2018، 12:04 PM
دیریست زهجر روی مهش , خوابم نمیبرد
حیران میان سیلم و آبم نمیبرد
حیران میان سیلم و آبم نمیبرد
کلمات کلیدی |
مشاعره شعر |
مشاعره
|
||||||||||||||||||||||||||||||
06-06-2018، 01:52 PM
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست
07-06-2018، 04:16 PM
این شعر را رها کن و نشنیده ام بگیر
بگذار در سکوت بمیرم برای تو
07-06-2018، 11:21 PM
من آن همیشه عاشقم که لحظه لحظه درد را
به دوش خسته می کشم برای چشم های تو
08-06-2018، 11:17 AM
درچشم من و در غزلیات تو جاریست
هر چیز میان منو تـــــو رد و بدل شد
08-06-2018، 11:56 AM
در مرو پریر لاله انگیخت
دی نیلوفر به بلخ در آب گریخت
در خاک نشابور گل امروز آمد
فردا به هری باد سمن خواهد ریخت
08-06-2018، 12:07 PM
تنها که شدی ترانه را می فهمی
این حسرت عاشقانه را می فهمی این بغض برای گریه ام کافی نیست! تنها که شدی بهانه را می فهمی
|