[MaHvAsH BaNo]

بر زنان و دختران لازم است تمام بدن خود به جز گردى صورت و دست ها تا مچ را در مقابل نامحرمان بپوشانند. و اين مقدار با هر نوع لباس غير زينتى كه تنگ و چسبان نباشد پوشيده شود كافى است. هر چند چادر حجاب برتر است.

[MaHvAsH BaNo]

حجاب ورنگ آن در صدر اسلام
در تاريخ نقل شده است كه حضرت فاطمه ي زهرا(س) وقتي مي‎خواستند به بيرون منزل و نزد پيامبر اكرم(ص) بروند، از پوشش‎هاي خاصي، مثل جلباب (چادر) و برقع (روپوش صورت) استفاده مي‎كردند؛(صدوق، علل الشرايع، ج 1، ص 163: «فتجلببت بجلبابها و تبرقعت ببرقعها و ارادت النبي(ص).»)
علاوه بر اين، يكي از حوادثي كه بيانگر مقدار حجاب حضرت فاطمه ي زهرا(س) در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم است، آمدن ايشان به مسجد براي دفاع از قضيه ي فدك است. در داستان غم‎انگيز غصب فدك آمده است: وقتي ابوبكر و عمر تصميم گرفتند كه حضرت را از فدك محروم نمايند، ايشان با شكل خاصي از حجاب و پوشش، براي دفاع از حق خويش از منزل به مسجد آمدند. 
راوي داستان، شكل خاص حجاب حضرت را اين گونه توصيف نموده است: 
لاثت خمارها علي رأسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت في لمة من حفدتها و نساء قومها تطأ ذيولها؛(طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص 98.)
حضرت زهرا (س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محكم بر سر بستند و جلباب و چادر را، به گونه اي كه تمام بدن آن حضرت را مي پوشاند و گوشه هاي آن به زمين مي رسيد، به تن كردند و به همراه گروهي از نزديكان و زنان قوم خود به سوي مسجد حركت نمودند.
قضيه ي فوق گوياي آن است كه پوشش بيرون از منزل حضرت «خمار» و «جلباب» بوده كه قرآن به عنوان حجاب زنان دربيرون منزل و در مواجهه با نامحرم از آن ياد كرده است. 
قرآن به زبان عربي مبين نازل شده است و براي عرب زبانان قابل فهم بوده است؛ بنابراين، بايد بررسي نمود كه زنان صدر اسلام، كه نخستين مخاطبان آيه ي جلباب بوده‎اند، از واژه ي جلباب چه برداشتي داشته اند و تبادر و سبقت ذهني آنها از آن چه بوده است. در كتاب سنن ابي داود از امّ سلمه، همسر گرامي پيامبر اكرم(ص) قضيه‎اي نقل شده است كه مبين تبادر ذهني زنان عرب آن زمان است.
وقتي آيه ي جلباب «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ»[سوره ي احزاب (33)، آيه ي 59.)
نازل شد، زن هاي انصار از خانه‎هايشان خارج شدند، درحالي كه پوشش‎هاي مشكي داشتند؛ گويي كلاغ بالاي سر آنها نشسته است.(لمّا نزلت هذه الآية «يدنين عليهن من جلابيبهن» خرج نساء الانصار كأنّ علي رؤسهن الغربان من اكسية سود يلبسنها: سنن ابي داود، ج 2، ص 182. )
در كتاب عون المعبود، شرح سنن ابي داود در توضيح قضيه ي ياد شده، آمده است: 
چون پوشش‎هايي كه زنان انصار به عنوان جلابيب از آن استفاده كرده بودند داراي رنگ مشكي بوده است، آنان به كلاغ كه رنگ آن مشكي است تشبيه شده‎اند.(عون المعبود، شرح سنن ابي داود، ج 11، ص 159.)
بعضي از تفاسير مهم، مانند تفسير الدر المنثور سيوطي، روح المعاني و تفسير الميزان نيز در ذيل آيه ي جلباب جريان تاريخي فوق را نقل كرده‎اند. علاوه بر شاهد تاريخي مذكور، كه سكوت پيامبر اكرم(ص) در مقابل رنگ مشكي پوشش زنان انصار،  نيز دليل بر تقرير و تأييد آن است، شواهد لغوي فراواني نيز براي اثبات اين مدعا وجود دارد كه اساساً در ريشه‎ي لغوي جلباب رنگ مشكي اخذ شده است؛ زيرا جلباب در لغت از ريشه ي جُلب است و يكي از معاني جُلب در بسياري از كتاب‎هاي لغوي معتبر، تيرگي و سياهي است(به عنوان نمونه ر. ك: لسان العرب، القاموس المحيط، اقرب الموارد، منتهي الارب في لغة العرب، محيط المحيط، معجم الوسيط ذيل ريشه‎ي جلب.)]؛ مثلاً جُلب الليل به معناي سياهي شب آمده است.
ابن منظور، صاحب كتاب لغت معتبر لسان العرب، پس از نقل شعري كه بخشي از آن «و جُلب الليل يطرده النهار» است تصريح نموده كه گوينده ي شعر از جُلب، سواد و سياهي را اراده كرده است.(لسان العرب، ذيل ريشه ي جلب.)
علاوه بر اين، در بعضي از كتاب‎هاي لغوي معتبر، شواهدي از زبان عربي نقل شده، كه جُلب در آنها به معناي تيرگي و سياهي به كار رفته است؛(العين خليل و تاج العروس زبيدي، ذيل ريشه ي جلب.) هم‎چنين در برخي از كتاب هايي كه درباره ي انواع لباس‎هاي اسلامي نوشته شده اند، جلباب به پوشش گسترده‎ي مشكي كه زن روي لباس‎هاي ديگر مي‎پوشد معنا شده است.( الجلباب: كساء اسود تلبسه المرأة فوق ثيابها، الخطيب العدناني، الملابس و الزينة في الاسلام، (في اسماء و انواع الملابس القديمه و الحديثه)، ص 190. )
از مجموع شواهد لغوي، تفسيري و تاريخي مذكور، به روشني استفاده مي‎شود كه رنگ جلباب و چادر زنان عرب هنگام نزول آيه ي شريفه، مشكي بوده است؛ بنابراين، مي‎توان گفت كه چادر مشكي منشأ و ريشه ي قرآني دارد.
ب) چرا چادر زن مشكي باشد
بدون ترديد پوشش زن بايد طوري باشد كه رنگ آن مايه تحريك ديگران نشود و همان طور كه مردان غالباً در لباس ها و پوشش خود رنگ هاي سنگين انتخاب و از رنگ هاي جلف پرهيز مي كنند و آن را به بچه ها واگذار مي كنند، زنان هم در صحنه اجتماع كه ظاهر مي شوند، بايد مثل مردان از رنگ هاي سنگين استفاده كنند كه منشأ مفاسد نشود.
برخى از رنگ ها ديدگان را خيره مى سازد و باعث جلب توجه مى شود. و علماى دين هر چند نسبت به اصل رنگ لباس ها، تأكيد چندانى ندارند؛ ولى بر اين مسأله پاى مى فشارند كه لباس نبايد موجب جلب توجه شود و عواقب سوئى داشته باشد. از اين رو در طول تاريخ، زنان مسلمان به ميل خود، لباس مشكى را براى حجاب برگزيدند و بدين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشترى مى كر دند. اين سنت حسنه، مورد نظر و پذيرش پيامبر(ص) و امامان(ع) نيز قرار گرفت. گفتنى است كه عبا و چادر مشكى جزء لباس هاى مكروه به شمار نمى رود و از آن مستثنا شده است.
بنابراين آنچه براي خانم ها واجب است رعايت حجاب كامل است و رنگ لباس اگر مهيج و موجب جلب نظر نامحرم نشود اشكال ندارد و تشخيص آن به عهده شخص و عرف جامعه است.

[MaHvAsH BaNo]

فقط دعا کنیم مملکتون ازین وضع خارج بشه و این نوع حجاب هایی ک اروزه تو مملکتمون حاکم هس برچیده شه و بانوان مسلمان معنی واقعی حجاب رو تو زندگیشون پیاده کنند.حجاب حتما چادر نیس خیلیا هسن چادر نمیپوشن اما حتی یک نخ موهاشونم معلوم نیس اما اگر خودمونو با چادر زینت بدبم خیلی لذت بخش تره.منظور از چادر پوشیدن زهرایی چادر پوشیدنه نه فقط چادر پوشیدن . من بعضیارو دیدم ک از چادر به عنوان ابزاری برای کارای فسادشون انجام میدن
خواهرا به فاطمه زهرا قسمتون میدم جوری در برابر نامحرم پوشش داشته باشید که اخرت مدیون حضرت  زهرا نشید.

[MaNi]

الهی آمین