[saeed_black]

تو موقعیت فعلی مملکت ، زیاد وسواس بخرج نده ، یه نیمه ریسک کن یا میگیره یا نمیگیره ،
اگر گرفت برو دنبال جای بهتر ، بزرگتر، دکور قشنگترو....
اگرم نگرفت ، از تحربه ای که بدست میاری ، استفاده کن برای حرکت بعدیت .
شمام مثل اول کار منی ، دستت فقط رو پای خودته ،واسه همین یکم هراس داری.

از من به تو وصیت ، تمام فکرو ذکرت این باشه که اعتبار کسب کنی،
مشتری ثابت جلب کنی .
هرجام دیدی حق با توء ، ولی باز ظاهرأ حق رو به مشتریت بدی .

من بر حسب اخلاقیاتم این دو فاکتورو رعایت کردم
حالا پس از کلی فرازو نشیبوگذشت چندین سال و اتفاقاتی که بماند.
در حال حاضر نه مغازه ، نه دفتر ، نه سرمایه دارم .
چرااااش بماند.
ولللللی اعتباری دارم که صبح تا شب خط ۰۹۱۲ که از اول سرقفلیم بوده ، یک سره زنگ خور داره .
یکیشو بگم تا تهشو بخون .

مشتری دارم ، کارمند بانک روبروی علائدینه !!!
تمام کارای خطو گوشیه خودشو خانوادشو من انجام میدم.
نرم افزار میخواد رو گوشیش بریزه ، نمیبره اون دست خیابون!!!!
ولی میده پیک موتوری بیاره تاااااا شهرک اکباتان !!!!

این یکی از صدتا نمونه مشتریمه.

ایشالاه راه انداختی یه قلق بهت یاد میدم که هر مشتری که پاشو گذاشت تو مغازت ، بی برو برگرد دست خالی نره نره بیرون .

موفق باشی .

سلام پیام جان مرسی از راهنمایی عالیت

من دارم دنبال جا میگردم به قول شما خیلی استرس اولیه کارو دارم و بلاخره ی ریسکه

شمام کارت همینه ؟ به نظرت چجوریه کارش ؟ آیا کلاس کاری خوبی داره ؟

[رویــــا]

[quote='Payam' pid='107970' dateline='1435064491']
از من به تو وصیت ، تمام فکرو ذکرت این باشه که اعتبار کسب کنی،
مشتری ثابت جلب کنی .

وصیت؟ یا نصیحت

[0212]

داداش مگه ما غرییه ایم این قلق رو ب مام بگو?مچکر

[Payam]

***
بله آقا سعید،نزدیک به ۲۰ سال کارمن همینه،توعرایضم گفتم:
وقتی کارمو شروع کردم که موبایل فقط برای پرسنل رده بالای دولتی وبا کد ۲۱۱ وگوشی ساژم ۶۲۰ بود.
دست مردم پیجر مخابراتی بود،من پیجر استیمان صنعت رو أز تبریز وارد تهران کردم
اولین گوشی که معامله کردم نوکیا ۱۶۱۱ بود
قشنگ ترین معاملم خط ۲۲۲۲-۲۰۲ از...به مدیر عامل کارخانجات مهرام بود
اون سال کل سرمایه من ۳۰/۰۰۰ تومان بود،که اونم نگه داشته بودم برای حقوق منشیم .
ولی کمسیون این معامله برام ۴ میلیون و ۲۳۰ هزار شد.
الانه
کمسیون معاملات ۵۰۰۰ تومان شده،اونم نصف مال همکار و.....

***
رویا خانوم
تشکر از سوتی گیریتون ، ولی
عطف به خاطرات ذکر شده منظور همون
وصیت بود ، نه نصیحت .

***
0212 گلو بلبل
چرا غریبه!!! داااااشمی
هر کاسبی یه قلقی داره .
قلق منم این بودکه:
واسه مشتری سفت و سخت ، بی چکوچونه و تخفیف بودم
اگه طرف پشیمون میشد »» من قهر میکردم میرفتم به جام شریکم میومد
لطیف ، ظریف ، مهربون ، تخفیف بده ،...
چی میل دارین:
چای ،قهوه ،نسکافه ، آب میوه ، ...
آب خنک ؟!!
چشم ...
اینجوری میشد که معاملاتم ۱۰۰٪ انجام میشد ««
و...

سپاس
موفق بوده و باشید .

[saeed_black]

خیلی جالب بود حرفاتون

ممنونم از راهنماییت پیام جان