هيچکس سرش
آنقدر شلوغ نيست
که زمان از دستش در برود
و تو را از ياد ببرد ،
همه چيز برمی گردد
به اولويت های ذهن آن آدم
اگر کسی به هر دليلی تو را از یاد برد
فقط يک دليل دارد ،
تو جزء اولويت هايش نيستی ...!!!
تو سكوت ِ لابه‌لاي ِ حرف‌هاي ِ منی
از حرف‌هايم
آنچه نمي‌گویم
تویی...
بارانی که روی این شهر می بارد
یک شب
روی استانبول نیز خواهد بارید
همین طور روی لندن
پراگ
و یا باکو
هر کجا باشی
یک شب
به یاد نخستین دیدار
دل تو نیز خواهد شکست
مثل دل من
زیر بارانی که از ابر خاطره ها می بارد...
دلَم گرفته
به این شهرِ لعنتی برگرد...
تک و تنها وغریبم؛
تو کجایی پدرم...؟
آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
جان من حرف بزن؛
امر بفرما پدرم...
آنقدر گوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقدر بی تو در این شهر غریبم که نگو...
پدر ای یاد تو آرامش من...
امشب از کوچه ی دلتنگی من میگذری؟
جان من زود بیا
بغلم کن پدرم...
آنقدر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
پدرم...پدر خوبم
به خدا دلتنگم؛
تو که باشی بابا ؛
دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام
گرچه از دور ولی، دست تو را میبوسم
نه شعار است نه حرف؛
آنقدر خاک کف پای تو هستم که نگو...
روحت شاد پدرم
"خوشبختی"
داشتن کسی است…
که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد
و
بیشـــتر از تــو…
هیــــــــچ نخواهد
و
تــوبرایش تــــمام زندگی باشی...
شب‌ها
شجاع‌ترین آدم‌های دنیا هم
ساعت‌ها به حرف‌هایی فکر می‌کنند
که هیچ‌وقت
جرأت زدنش را ندارند...
از تو
شبی جامانده در دلم
که هرگز صبح نخواهد شد...!
از لیوان‌ها
به لیوان شکسته فکر می‌کنی
از آدم‌ها
به کسی که از دست داده‌ای
به کسی که به دست نیاورده‌ای
همیشه
چیزی که نیست
بهتر است ...!
چقدر علِم ریاضی ضعیف است
وقتی نمیتواند
حجم دلتنگیِ مرا
در پیراهنِ چهارخانه ی جا مانده از تو
اندازه زند.. !