موبایل روز

نسخه‌ی کامل: به این جملات فکر کن
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
بعضی وقتا آدما
الماسی تو دست دارن…
بعد چشمشون به یه گردو میفته
دولا میشن تا گردو رو بردارن
الماس میفته تو شیب زمین
قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره…
میدونی چی میمونه؟
یه ادم…
یه دهن باز…
یه گردوی پوک…
یه دنیا حسرت…
آدمي اگر پيامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نيست،

 زيرا:

اگر بسيار کار کند، ميگويند احمق است !
اگر کم کار کند، ميگويند تنبل است !
اگر بخشش کند، ميگويند افراط ميکند !
اگر جمع گرا باشد، ميگويند بخيل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، ميگويند لال است !
اگر زبان آوري کند، ميگويند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، ميگويند ريا کار است !
و اگر نکند، ميگويند کافر است و بي دين !
لذا نبايد بر حمد و ثناي مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نبايد از کسي ترسيد.
پس آنچه باشيد که دوست داريد.
شاد باشيد، مهم نيست اين شادي چگونه قضاوت شود.
پسر كوچكي وارد مغازه اي شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روي جعبه رفت

تا دستش به دكمه هاي تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره.
مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش مي داد.
پسرك پرسيد: خانم، مي توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن هاي حياط خانه تان را به من بسپاريد؟
زن پاسخ داد: كسي هست كه اين كار را برايم انجام مي دهد !
پسرك گفت: خانم، من اين كار را با نصف قيمتي كه او مي دهد انجام خواهم داد!
زن در جوابش گفت كه از كار اين فرد كاملا راضي است.
پسرك بيشتر اصرار كرد و پيشنهاد داد: خانم، من پياده رو و جدول جلوي خانه را هم برايتان جارو مي كنم.
در اين صورت شما در يكشنبه زيباترين چمن را در كل شهر خواهيد داشت.
مجددا زن پاسخش منفي بود.
پسرك در حالي كه لبخندي بر لب داشت، گوشي را گذاشت.
مغازه دار كه به صحبت هاي او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر...،
از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اينكه روحيه خاص و خوبي داري دوست دارم كاري به تو بدهم.
پسر جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملكردم را مي سنجيدم.
من همان كسي هستم كه براي اين خانم كار مي كند 
آيا ما هم ميتوانيم چنين خود ارزيابي از كار خود داشته باشيم؟
 
هرگز به کودکانتان نگویید پیشه آینده اش چه باشد همواره به او ادب و ستایش به دیگران را آموزش دهید چون با داشتن این ویژگیها همیشه او نگار مردم و شما در نیکبختی خواهید بود و اگر اینگونه نباشد هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگواری بخشد
سگ نگاه خنده داری به گرگ کرد... آهویت را ربودم...
آیا باز هم میگویی گرگها برترند؟؟؟
تو اگر عرضه داشتی آهویت را حفظ میکردی !!!
گرگ لبخندی زد و گفت...
من خدای غرورم
رقیب ببینم نمیجنگم...
پا رویه عشقو احساسم میگذارم و میدان را خالی میکنم
آهویی که به سگ چشمک بزند!!!
لیاقت ندارد زیر سایه گرگ زندگی کند
حقش آن است خوراک همان سگ شود...
انسان سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخای در جواب میگف نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد احدی به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد اوگفت کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت!! 

#زودقضاوت_نکنیم
???????

عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست..
نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است...
آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند....
و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است...
پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست...این یکی هم حل می شود ...میگذرد و تمام میشود...غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که درسه سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری!!!!! همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی است...شک نکن!
-----------------------------
✨زنگ تفکر✨

 فقط ده ثانیه تصورکنید که دارید آلوچه می خورید، ببینید دهنتون چقدر بزاق ترشح می کنه?

 وقتی ده ثانیه فکر کردن به آلوچه اینقدر دربدن ما واکنش ایجاد می کنه، اونوقت ده دقیقه تمرکز روی اتفاقات ومسائل منفی و ساعت ها استرس و عصبانیت چه تاثیر ویرانگری روی جسم و روح ما میذاره ??

 مثال آلوچه یادت بمونه،تا افکارمنفی اومد تو سرت،بدون که اگه تا 20 ثانیه ادامه شون بدی دیگه داری تیشه به ریشه زندگیت میزنی.

 بیاین همیشه به خوبی ها فکر کنیم و نذاریم افکار منفی و ناامید کننده بیاد توی ذهنمون?

دلتون شاد وذهنتون مثبت.
مردم می گویندآدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید
اما باید اینگونه باشد؛
خوبی را درآدم ها پیدا کنید و بدی آنها را نادیده بگیرید.
هیچکس کامل نیست
نگران نباش.
خدا می‌داند که چقدر سخت تلاش کرده‌ای

وقتی قلبت مملو از درد است،
وقتی احساس می‌کنی که زندگیت ساکن و زمان در گذر است،
خدا انتظارت را می‌کشد ...

وقتی هیچ اتفاقی نمی‌افتد و تو ناامیدی،
و ناگاه دیدگاه روشنی در مقابلت آشکار شد،
و نوری از امید در دلت جرقه زد،
خدا در گوشت نجوا کرده است …

وقتی اوضاع روبه‌راه می‌شود و تو چیزی برای شکر کردن داری، خدا تو را بخشیده است …

وقتی که اتفاقات شیرین و دلچسبی رخ داد
خدا به تو لبخند زده است …

به یاد داشته باش هر کجا که هستی و هر احساسی که داری، خدا آن را می‌داند …