موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
دست من و دامان شما جمله رقیبان
گر دامن معشوق به دستم بسپارید
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز
چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود
دورم از دین خود و قبله ی من گم شده و
معبد و قبله ی من، ذکر دعایم تو شدی
یک قطره چشیدیدم زمینای محبت 
گشتیم فنا زدریای محبت
یارم ای یار یار یارم تو ای یار یار
تا چند بسته ماندن در دام خود فریبی
با غیر آشنایی، با آشنا غریبی؟
یا رب در خلق تکیه گاهم نکنی
محتاج گدا و پادشاهم نکنی
موی سیهم سفید کردی به کرم
با موی سفید رو سیاهم نکنی
یک شبی گیسوی مشکین تودیدم درخواب
خواب آن یک شبه یک عمر پریشانم کرد
درونها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی
یک قطره چشیدیدم زمینای محبت
گشتیم فنا زدریای محبت