موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
رقیب گفت که: افتـــــاده ام، مرا بردار

دعاش کردم و گفتم: «خدا برت دارد!»

#فرصت_شیرازی
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز
چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

آیا شده از شدت دلتنگی و غصه
هی بغض کنی، گریه کنی، شعر بخوانی؟

#سیدتقی_سیدی
یک دشمن سرسخت شدی یار قدیمی

چون شاخه درختی که به تدریج تبر شد!!
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

#محمدعلی_بهمنی
می نشینم خاطراتت را مرتب می کنم

باز با این خودزنی ها روز را شب می کنم

#علی_صفری
موي سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جواني داده ام
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام
ای سرو پای بسته به آزادگی مناز
آزاده من که از همه عالم بریده‌ام
============

ما از آن یوسف به بویی قانعیم، ای بادصبح

بوی پیراهن چو آوردی، زِ اندامش مگو

#اوحدی_مراغه_اى
وقتی که پرسشی کنی اصحاب درد را
چون من شکسته دل ترم اول مرا بپرس
سِرِ پیوستن به تو از خود بریدن بود و بس
شاه‌بیت وصل گاهی لب گزیدن بود و بس

عشق حتی در مقام حرف هم دیوانگی‌ست
حاصل این حرف تنها دل بریدن بود و بس

#محمدحسن_جمشیدی