موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
یک شاعر بی نظیر اگر باشد : من
یک عاشق دلپذیر اگر باشد : من
با این همه ، گر به من نگاهی نکنی
یک آدم گوشه گیر اگر باشد : من
ﻧﺎﺯ ﺁﻥ ﺍﺧﻤﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻟﺐ ﺯ ﻟﺐ ﻭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﮔﻮﺵ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻛﺮ ﻋﺠﺐ، ﺁﺷﻮﺏ ﺑﺮ ﭘﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
یکی با بخت خوابیده،یکی با بختِ خوابیده
جهان خوابی ست در بی خوابیِ چشم جهاندیده

یکی را حلقه در دست و یکی را دست در حلقه
کلید هر دری در قفل هر دردی نچرخیده
 هم صحبت تنهایی من باز ڪجایی؟!
امروز خرابم، نڪند دیر بیایی!؟
 من عاشق چشمان یڪی دلبر ظالم
                                                  جز عشق نڪردم بخدا هیچ خطایی
یک قهوه سر میز، به یادت قجری 
 یک عالمه بغض با کمی دربه دری
 
یاد تو نشسته باز مهمان من است 
مدیون منی دست ب جیبت ببری
یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت
تو نیستی و در این انزوای تو در تو heartbroken

 دلم برای حضورت عجیب لک زده است heartbroken

 دبیر وحشی انشایمان که مرد بدی است heartbroken

 به جرم از تو نوشتن مرا کتک زده است heartbroken
تقدیر مبادا که کند از تو مرا دور
تو از من و من از تو چرا آه چرا دور
دلبسته ی هر کس که شدم دور شد از من
محبوب شود هر که شود مثل خدا دور
روزگاریست زلیخا فراوان شده است 
هر ز چاه آمده ای!! یوسف کنعان شده است

عشق هم در پس پستوست بقول سهراب 
پشت دریا دگر آن شهر بیابان شده است
تو پشت پا به دل من، من از زبان تو زخم
تو آن چنان زده ای و من این چنین خوردم