موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
آغوشِ تو برای زمستان من بس است
من زیرِ بار هیچ بهاری نمی روم

#فرامرز_عرب_عامری
من ندانم ز نگاه تو چه خواندم اما...!

دانم این چشم همان قاتل دلخواه من است...!


#حسین_فروتن
تو را زِ گریه‌ی من هست خنده‌های نهانی
به گریه می‌گذرانم...به خنده می‌گذرانی...

#فیضی_دکنی
یک روز دو دلباخته بودیم من و تو ...

اکنون تو ز من دل‌زده‌ای من ز تو دلتنگ!


#فاضل_نظری
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن!
گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن!

گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می توانم، بشنو و باور مکن!
 
#سجادسامانی
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله‌ی من
آنچه البته بجائی نرسد فریاد است

#یغمای_جندقی
تو با من چای نوشیدی و رفتی ، آه بعد از تو

حیایم مانعم شد تا ببوسم استکانت را


#محسن‌ایمانی
ای عشق، ای قدیم‌ترین زخمِ روزگار
در گوشه‌ی دلم، سرِ پیری چه می‌کنی؟

#اصغر_معاذی
یارِ عاشق را به روز سخت می‌باید شناخت

ور‌ نه در  ایامِ دیگر مدعی بسیار  هست...

#مجتبی_خوش_زبان
تو را با غیر می‌بینم، صدایم در نمی‌آید
دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید

نشستم، باده خوردم، خون گریستم، کنجی افتادم
تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید

#مهدی_اخوان‌ثالث