موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
هر که پا از حد خود برتر نهد  

                   سر دهد بر باد و تن بر سر نهد
دوستان در پرده می‌گویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم
من و بالای مناره که تمنای تو دارم
ز تو سرمست و خمارم خبر از خویش ندارم
سر خود نیز نخارم که تقاضای تو دارم
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
ترا میخواهم ای
دیرینه دلخواه
که در ناز گل رویا
شکفتی
دستت را به من بده
نامت را به من بگو
قلبت را به من بده
حرفت را به من بگو
در این دنیا كسی بی غم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد
در دل من چیزی است
مثل یك بیشه نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم
كه دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر كوه
دورها آوایی است
كه مرا می خواند
نه !
وصل ممکن نیست همیشه فاصله ای هست ..
و عشق صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و باشنیدن یک هیچ می شوند کدر ....
من در اين سرمای يخبندان چه گويم با دل سردت

                                 من چه گويم ای زمستان با نگاه قهر پروردت