موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
مثل یک دریا شدم، اما تو باران نیستی

مثل خورشیدم برایت، ماه تابان نیستی
یک آسمان بی ستاره شدم در نبود تو
تا چشم کار میکند اینجا شب است وشب
بسی ممنونم از دشمن که پیش یار هر ساعت
بــدم می گویـد و می آردم هــر لحظه در یــادش
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان.....
نازنینـــا ما به نــاز تــو جوانـــی داده ایم


دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟؟
ای نسیم سحــــر آرامگــه یار كجاست
منزل آن مه عاشق كش عیار كجاست
تو عروس کسی اگر بشوی
نگذارم که دست روی دست
مـن، محـمـدعـلی قاجـارم
مجلست را به توپ خواهم بست
تـا ابـد می ســوزم از سوزِ جدائی، درد عـشـق

 

کاش می شد، تا بشویم هرچه بر روی مَنست
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟
تا گرفتی دست هایم را، دلم دیوانه شد
تا نهادم سر به دامانت، نمی دانم چه شد