موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
از گلوي خود بريدن وقت حاجت همت است
ورنه هر كس وقت سيري پيش سگ نان افكند
دست بردم كه كشم تير غمش را از دل

تير ديگر زد و بر دوخت دل و دست به هم
مــاه عـبـاد تـسـت و مـن بـا لـب روزه دار ازیـن
قــول و غـزل نـوشـتـنـم بـیـم گـنـاه کـردنـسـت
تو همانی که همه عمر مرا «غم» بودی

هر زمان خواستمَت، از بغلم کم بودی
یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد
چیزی بغیر پیرهن از ما عوض نشد
Tongue

در غمت یا صبر باید کرد و  با داغ تو ساخت

یا اجل باید بیاید مرگ درمانی کند
Tongue.gif

در مدرسه آدم با حق چو شدی محرم
در صدر ملک بنشین تدریس به اسما کن
Dodgy.gif

نور خورشید ز چشمان تو دیدن دارد

چای هل دار ز دست تو چشیدن دارد

گفتن صبح بخیری که همه می گویند

 از لب حادثه خیزِ تو شنیدن دارد
Undecided.gif
دايم دل خود ز معصيت شاد كني
چون غم رسدت خداي را ياد كني Biggrin.gif
یک قطره که با موج کسی پا نشدم

گم بودمو هیچ وقت پیدا نشدم