موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
شیشه بشکسته راپیوندکردن مشکل است
کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است
ترسم ای دوست ندانی غم من از غم توست
بی قـــراری مـن از زلف خم انـــدر خم توست
تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق
عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق
قضــا رفت و قلـم بنوشت فرمـــان
تو را جز صبر کردن چیست درمان
ناله ام در سینه ماند و استخوانم در گلو 
تا خروش خفته را از دل برارم چاه کو؟
وای چه خسته می کند تنگی این قفس مرا
پیر شدم نکـرد از ایـن رنج و شکنجه بس مرا
ان سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش
شب شد که شکوه ها ز دل تنگ بر کنیم


                نالیـــم آنقـــدر کــــه دلــــی را خبـــــر کنیم
ما را هر آنکه دید غمی بر دلش نشست

همچون کتیبه های محرم شدیم ما
از سلسله ی موی تو شب هم شده عاشق
بیمار شده این دل و حیران تو هستم