موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
مگوی آن سخن کاندران سودنیست 
کزین آتشت بهره جز دود نیست
تلخ است  مسافر بهارم نشدی
زیبایی و شوق روزگارم نشدی

خرداد لباس خود به تابستان داد
تیر آمد و تو طعم قرارم نشدی

#مهتاب_بهشتی
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم  
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس  
سر قتل عام دارد نگهت ز فرط مستی

تو به این سیاه دل گو که مِی اینقَدَر ننوشد

#طرب_نائینی
دانش اندر دل چراغ روشنست
وز همه بد بر تن تو جوشنست
تو مست خواب نوشین تا بامداد و بر من

شب ‌ها رود که گویی، هرگز سحر نباشد

 #سعدی
در عالم بی‌وفا کسی خرم نیست
شادی و نشاط در بنی‌آدم نیست
آن کس که درین زمانه او را غم نیست
یا آدم نیست، یا از این عالم نیست
تمام ثانیه‌هایم به انتظار گذشت
ببین چگونه بر این خسته روزگار گذشت

برای داشتن تو گذشتم از دنیا
جوانی‌ام همه پای همین قمار گذشت


#نفيسه‌_سادات_موسوی
تني آلوده درد و لبريز غم دارم       
ز اسباب پريشاني تو را اي عشق كم دارم
ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم

با پادشه بگوی که روزی مقدر است
 
 
 #حافـــــظ