موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم
شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم
من کجا یاد تو از خاطــر سودا زده راندم
یا کجا جز تو کسی دوست وفادار گرفتم
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
دوست دارم بـر شبم مهمان شوی
بــر کویـــر تشنــه چون باران شوی
یا گل نورسته شو، یا بلبل شوریده باش
یا چراغ خانه، یا آتش به جان پروانه باش
شگفت مانده ام از کار خویش کز غم عشق
میـان اشک شــدم غــرق و بـــاز شعــله ورم
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش 
که گناه دگری برتو نخواهند نوشت
تا شنیدم قصه هایی از دیار کوی دوست
بی محابا پرکشیدم در لقای روی دوست
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده
هر یک مژه ات مثل غزل های قشنگی است
چون شیفته ی هر خط دیوان تو هستم