موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
دارم از این دردهای کهنه میریزم بهم

سوز غمها یک طرف ، دل بی قراری یک طرف
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد از او غیر او تمنایی
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
آنکس است هال بشارت که اشارت داند
نکته ها اشت ولی محرم اسرار کجاست
توهمان جرعه آبی که نشدوقت سحر

بزنم  لب به  تو و  زود  اذان  را گفتند
دارد به جانم لرز مي افتد رفيق؛ انگار پاييزم
دارم شبيه برگ هاي زرد و خشك از شاخه مي ريزم
مرا دردى ست دور از تو

كه نزد توست درمانش
شوق شهرت رفت و ذوق آرزوها هم که مُرد
موي کم کم شد سپيد، از خواب بيدارم کنيد
در دایره وجود موجود علیست
اندر دوجهان مقصد و مقصود علیست
گرخانه اعتقاد ویران نشدی
من فاش بگفتمی که معبود علیست