موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
تقدیر الهی چو پی سوختن ماست
مانیز بسازیم به تقدیر الهی
یارا بهشت، صحبت یاران همدم است
دیـــدار یـــار نامنــاسب، جهنـــم است
تا جهان باقی و آئین محبت باقی است
شعر حافظ همه جا ورد زبان خواهد بود
در قفل فروبسته‌ی غم‌های دلِ خویش

آن كهنه كلیدیم، كه دندانه نداریم
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش 
که گناه دگری برتو نخواهند نوشت
تاریک کوچه‌های مرا آفتاب کن 
با داغ‌های تازه، دلم را مجاب کن 
ابری غریب در دل من رخنه کرده است 
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار 
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود
دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گرچه دربانی میخانه فراوان کردم
مادرم صبحی می گفت :‌ موسم دلگیری است
من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست