موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
مي روي و گريه مي آيد مرا      ساعتي بنشين که باران بگذرد
در گیرودار عشقَت
       در بَند هجر و دَردم

از چالِ گونه‌ی تو
       تا چاهِ قلبِ سنگت

#مهدی_محققی
 
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید       دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
مهدی اخوان ثالث
در اين بازار گر سوديست با درويش خرسندست
خدايا منعمم گردان به درويشي و خرسندي
یک قطره که با موج کسی پا نشدم 


گم بودمو هیچ وقت پیدا نشدم
مژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سود

دیگر به چاک سینه مجال رفو نبود
دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟             طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
یارب به کمند عشق پا بستم کن 
از دامن غیر خودتهی دستم کن 
یکباره زاندیشه عقلم برهان 
وزباده صاف عشق سر مستم کن
 
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
تو مثل خنده ­ی گل، مثل خواب پروانه

تو مثل آنچه که ناگفتنی است، زیبایی
 
#حسین_منزوی