موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
دارم ز غم فراق یاری که مپرس
روز سیهی و شام تاری که مپرس
از دوری مهر دل فروزی است مرا
روزی که مگوی و روزگاری که مپرس
سیل اشکم ، گوهر راز آشکار می کند

آنچه پنهان کرده ام ، سیما هویدا می کند
دارم ز جدایی غزالی که مپرس
در جان و دل اندوه و ملالی که مپرس
سخن شمرده و سنجیده گوی بی سوگند

که شاهد سخنان دروغ ، سوگندست
تو صبح عالم افروزي و من شمع سحرگاهي
گريبان باز كن در صبح تا من جان برافشانم
ما گنهکاریم آری جرم ما هم عاشقی است

آری اما آنکه آدم هست و عاشق نیست ، کیست؟
تن ز جان و جان ز تن مسطور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست
تو کہ احساس مرا اینهمه باور دارے

می شود دست ازاین فاصله ها بردارے
یک قطره چشیدیدم زمینای محبت 
گشتیم فنا زدریای محبت
Angry.gif

تكرار شب است، روزگارم بى تو

تا صبح ستاره مى شمارم بى تو