موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
من كور شدم، پيرهنش را نفرستاد

يكبار نشد گريه اثر داشته باشد
دلم از دیدن چشمان تو لرزید و شکست
تو چه کردی که خراب از دل و ویرانه شدم
مشکل فتاده با یار کارم چو صبح و خورشید

با او نمی توان بود! بی او نمی توان زیست
تا کی به بوسه از عکست اکتفا کنم
وقتی که آب هست چه جای تیمم است
تا تو مُراد من دهى، کُشته مرا فراق تو

تا تو بداد من رسى، من به خدا رسيده ام!
ﻣﻦ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺧﻢ ﮐﻤﺘﺮ ﻛﻦ ﺩﻟﻢ ﺳَﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﻤﺖ ﭼﻪ ﻏﻮﻏﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض

پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
تندی مکن که رشته صـد سال دوستی
در جــای بگسلــد چـو شـود تند، آدمی
یعقوب نیستم که صبوری کنم به هجر

ای شیخ! پس دوباره بگیر استخاره را
از جام لبت نوش کنم جرعه نابی
درمستی این بوسه دو صد بار بمیرم