موبایل روز

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
آخر چه شد که اين همه نامهربان شدی      

چيزی که خوش نداشتم اي دوست، آن شدی ..
یک شب به رغم صبح به زندان من بتاب
تـا مـن بـه رغـم شـمـع سر و جان فشانمت
تو گُمی درمن و من درتو گُمم باورکن

جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست
تو کیستی که من اینگونه به تو بیتابم
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
موي سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جواني داده ام
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
Tongue Tongue
در خود غرور بشکن و تردید را ز من

دیگر به دوست داشتنم اعتراف کن
نی حدیث راه پرخون میکند
قصه های عشق مجنون میکند
درست اول اين نوبهار عاشق شد
دلم ميان همين گير و دار عاشق شد
Dodgy.gif Dodgy.gif

دارم امشب بیڹ دل ها رفت و آمد مي‌كنم

گرعبورت را نبینم عشق را رد مي‌كنم